دریتا و آنیتادریتا و آنیتا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه سن داره

دریتا و آنیتا یعنی زندگی

عکس آتلیه

  دیروز تست عکساتون آماده شد از روی عکسهاتون چند تا عکس گرفتم ببخشید بی کیفیته     ...
22 اسفند 1390

دریتااااااااااااا

سلام دو روزه دریتا دلش به هم ریختههههههه بچه ام کلی اذیت شد بمیرم برات مادرررررررررررررررررر به شیوه سنتی درمونش کردیم       ...
20 اسفند 1390

ورودت مبارک

سلام به فرشته ی پاییزی ما ا  ۵ اسفند فهمیدم یه مهمون تو راه داریم مامان شهناز خونمون بود یه جیغ بلند کشیدم و بدو بدو  پریدم تو بغلش.  از همین جا دستاشو می بوسم و اما بابایی اون روز رفته بود کلاس چند بار بهش زنگ زدم ولی در دسترس نبود گفتم بزار بیاد خونه بهش بگم وقتی اومد بهش گفتم ... رفت برات کیک وشیرینی خرید و ورودتو به زندگیمو جشن گرفتیم شنبه ۷ ام رفتم آزمایشگاه و خون دادم گفت ساعت ۴ بیا ولی من دل تو دلم نبود زودتر زنگ زدم گفت آماده است باور نمی کنی جرات نکردم بپرسم مثبته یا نه مامانم سریع شال و کلاه کرد و رفت جوابو گرفت بتای ۳۸۰ نشون دهنده ی این بود تو توی دلمی قربونت برم بعد از ظهرش رفتیم یش دکتر  ...
14 اسفند 1390

دو تا اتفاق خوب

اول از همه اینکه بابایی دوباره پست گرفت بگو مبارکهههههههههههههههه دوم اینکه شما تا چند دقیقه دیگه 5 ماهتون تموم می شه و وارد ششمین ماه تولدتون می شید عزززززززززززززززیزززززززم  
30 بهمن 1390

بدون عنوان

امروز برای اولین بار عصبانی شدم مامان اومده بود شما دو تا وروجک رو ببره حموم اول دریتا رفت بدون جنگ وخونریزی اومد بیرون تا کارهاشو کردم بخوابه شروع کرد به گریه کردن یک ساعت و نیم گریه کرد حالا آنیتا هم اومده بیرون اونم کار داره من بیچاره هم که................... آخرش اومدم از اتاق بیرون (آخر عصبانیت بود دیگه) سر شام آنیتا می حواست بیاد توی سفره و اما اینم به عکس از دریتا بانو راستی دیروز رفتیم قد و وزن 5 ماهگی دریتا 5600 آنیتا 5500 ...
26 بهمن 1390

دوتا کار جدید

سلام به همه دیشب 18 بهمن آنیتا غلت خورد قربونت برم عزیززززززم اینم عکسش داغ داغ و اما امروزم دریتا بانو خودش شیشه اس رو گرفت تا اومدم عکس بگیرم سیر شد دیگه لب نزد هههههه ...
19 بهمن 1390

دو تا دختر دارم شاه ندارررررره

سلام به گلهای مامانی ببخشید که دیر میام می نویسم وقت نمی شه امروز 4 ماه و 9روزتونه  یه خبر اینکه خاله شهره داره براتون یه همبازی میاره و خدا رو شکر همه چی آرومه یه ذره از خودتون بگم اول دریتا خیلی آرومه بابایی رو از همه بیشتر دوست داره و اما وقتی به هم بریزه کسی نمی تونه آرومش کنه آنیتا مهربون منه به همه لبخند می زنه ولی همش باید بغل باشه وگر نه ........   ...
9 بهمن 1390

فدای خنده ی با صدات

سسسسسسسلام به همه امشب 25 دیماه وقتی از خستگی هلاک شده بودم دیدم دریتا هنوز نخوابیده خم شدم یه ذره باهاش حرف بزنم دیدم خیلی خوشحاله اسبی که عمو فرشیدش براش خریده بود رو نزدیکش پاوردم دیدم با صدای بلند خندید  فدای اون خندت بشم مادددددددددددددددددددر ...
26 دی 1390

27 سالگی

سسسسسلام شنبه تولدم بود مبارکهههههههه ههههههه ٢٧ ساله شدم با دو تا دخمل خوشکل امسال جشن گرفتیم خدایا شکررررررررررررررررررررت
11 دی 1390